رونمایی از دو کتاب تالار اشباح و طلادوش درباره شهید مدرس

رونمایی از دو کتاب تالار اشباح و طلادوش درباره شهید مدرس

یک‌شنبه، ۲۳ آذر ۱۴۰۴

به مناسبت هشتاد و هشتمین سالگرد شهادت آیت‌الله سید حسن مدرس(ره) و همزمان با روز مجلس، مراسمی با حضور دکتر نیکزاد نائب رئیس اول مجلس شورای اسلامی در زیارتگاه شهید مدرس برگزار شد و طی آن از دو کتاب تازه منتشر شده با محوریت شخصیت و اندیشه‌های این عالم مجاهد رونمایی گردید.

در این آیین که با حضور جمعی از مسئولان، خانواده‌های شهدا و علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران برگزار شد، دکتر نیکزاد ضمن ادای احترام به مقام شامخ شهید مدرس، بر ضرورت معرفی ابعاد شخصیتی و اندیشه‌های سیاسی ـ دینی ایشان به نسل‌های جدید تأکید کرد.

در ادامه از دو اثر ادبی تازه با موضوع شهید مدرس رونمایی شد:

رمان بزرگسال با عنوان تالار اشباح، با قلم مؤلف توانا و پیشکسوت جناب آقای سید میثم موسویان و رمان نوجوان طلادوش با قلم زیبا و خلاقانه سرکار خانم طیبه مهدی زاده رونمایی شد. این دو اثر توسط نشر زائر آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام چاپ شده و وارد بازار نشر شده است.

این دو کتاب به عنوان گامی تازه در حوزه ادبیات مقاومت و تاریخ معاصر، تلاش دارند تا مخاطبان نوجوان و بزرگسال را با سیره و اندیشه‌های شهید مدرس آشنا سازند و ارزش‌های ایثار، آزادگی و دفاع از حق را در قالبی ادبی و هنری بازآفرینی کنند.

کتاب تالار اشباح، رمان تاریخی- فانتزی، داستان آیت الله سیدحسن مدرس، سیاستمدار و روحانی مبارز دوران مشروطه و پهلوی اول را از زاویه‌ای متفاوت روایت می‌کند. هنرپرور، کارگردان معاصر، برای ساخت فیلم تبلیغاتی برای کاندیدایی به نام خان بابایی استخدام می‌شود، اما در جریان تحقیق درباره مدرس، خود را در سفری فراتاریخی می‌یابد که او را به مستقیماً به رویدادهای تاریخی و لحظات مهم زندگی مدرس می‌رساند. روایت با استفاده از عناصر ماورایی، رئالیسم جادویی و اسناد تاریخی، تلاش می‌کند تا تصویری زنده از شخصیتی ارائه دهد که در برابر استبداد، استعمار و فساد ایستاد.

همچنین کتاب طلادوش رمان در سبک رئالیسم و تاریخی و برای مخاطب نوجوان می باشد و داستان دیما دختری نوجوان و مبارزی است قدرت‌خواه که می‌خواهد صندوقچه‌ای از ثروت زنان مازندرانی را به مجلس ملی برساند تا بانک ملی تأسیس شود. او دچار بحران هویت است. مادرش سالها پیش مرده و او نمی‌داند چرا. وقتی به تهران می‌رسد می‌فهمد مادرش در راه کشور شهید شده و مدرس مردی است که در مسیر همان فداکاری فعالیت می‌کند. آنجا تصمیم می‌گیرد برای نجات جان مدرس فداکاری کند و این را مسیر رسیدن به قدرت می‌بیند. درواقع از یک خودخواهی و منیت به یک ما و آرمان‌خواهی می‌رسد.