یکشنبه، ۲۵ آبان ۱۴۰۴

وقتی دردها و بیماریها، همیشه در پا و کمر و چشم و سینه و معده و پوست نیست،
درمان هم همیشه با قرص و کپسول و تزریق و شربت و پماد و جراحی و فیزیوتراپی نیست.
اگر یأس و شکّ و جهل و غرور و حسد و دنیازدگی و خودخواهی و دروغ و حسد را جزء امراض بدانیم، بخشی از درمان را هم می توانیم در «مطالعه» و «کتاب» جستجو کنیم و...این همان «کتاب درمانی» است.
از کتاب و مطالعه خیلی کارها بر می آید. بعضی ها از خواص معجزه آسای کتاب غافل اند و هیچ وقت گذارشان به سوپرمارکتِ کتاب نمی افتد و به «درمانگاه مطالعه» مراجعه نمی کنند.
آیا نمی شود «کم خونی ایمان» را باتزریق مطالعه در رگ های اندیشه درمان کرد؟
آیا نمی توان برای گرفتن نسخه از این درمانگاه، به فوق تخصص کتاب مراجعه نمود؟
آیا نمی توان سستی عضلات تلاش و از کارافتادگی جریان اندیشه و غلبه بی مسئولیتی و بی حسی را با «فیزیوتراپی تفکر و کتابخوانی» ، فعّال کرد؟
آیا به اندازه ای که از خواص داروها، قرص ها،گیاهان دارویی و دمنوش ها آگاهیم ، « کتاب خوب » می شناسیم و با «کتابشناس» آشناییم؟
اگر «پیاده روی»، نشاط جسمی می آورد،«مطالعه» هم به تقویت سلول های فکر و عقیده کمک می کند.
به جای فست فود و ساندویج و همبرگر و پیتزا و معجون و بستنی و آب میوه و... گاهی هم به دکّه های عرضه کتاب و سوپری های اندیشه و علم و عقیده و آگاهی سر بزنیم.
آیا می دانیم کدام کتاب، برای درمان کدام مشکل اخلاقی، اعتقادی و سیاسی، مفید است؟
آیا از ویتامین کتاب ها و نوشته ها و قلم های نویسندگان مختلف، خبر داریم ؟
آیا به اندازه ای که برای «شکم» خرج میکنیم،برای «فکر»، هزینه می کنیم؟
آیا یک پُرس غذا گرانتر است ، یا یک جلد کتاب خوب و اثر گذار؟
آیا برای فرزندانمان، یک دهم آنچه برای خورد و خوراک و هله هوله و تفریحشان خرج می کنیم، برای رشد فکری و تقویت باور ها و رشد فرهنگی شان خرج می کنیم؟
باری ، «کتاب درمانی» را ازیاد نبریم.
نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین جواد محدثی